نایلون اولین بار در سال 1935 توسط والاس کاروترز و پلی استر در سال 1941 توسط جان وینفیلد و جیمز دیکسون اختراع شد. در دهه 1950 رایج شد. وینیل (جایگزینی برای چرم) در سال 1924 اختراع شد.
با نگاهی به سفر تاریخی لباس زنانه کوتاه، تا قرن بیست و یکم بر اساس مذهب، ملیت، فرهنگ، طبقه اقتصادی و گروه های شغلی ایجاد می شد. لباس روزمره سربازان، کارگران، افسران عمومی، کشاورزان و روحانیون کم و بیش آشکار بود.
اگرچه نمی توان آن را با سرعت ترندهای امروزی مقایسه کرد، اما می توانیم روندهای آهسته اما در حال تغییر مد را که توسط طبقه بالا تعیین می شود، مانند امروز شناسایی کنیم.
از آنجایی که پارچه در زمان های قدیم یک ماده کمیاب و گران قیمت بود، مردم عادی فقط با مقدار کافی آن را مدیریت می کردند. افراد ثروتمند متر پارچه را دور بدن خود می پیچیدند، آن را روی شانه های خود آویزان می کردند و در اطراف آگورا قدم می زدند و با لباس های خود زمین را جارو می کردند تا نشان دهند که پول کافی برای خرید پارچه دارند.
به عبارت دیگر، جارو کردن زمین ها با لباس نشانه ثروت و در عین حال تکبر بود. از آنجایی که برده ها حق کمترین پارچه را داشتند، لباس هایشان معمولا کوتاه بود.
اکنون می بینیم که مفهوم “نیمه برهنگی” دیگر نشانه ای از فقر نیست، همانطور که پارچه پس از اختراع پلی استرها، یک ماده لوکس نیست.
مد، در نتیجه جهانی شدن، بدون از دست دادن زمان، پیروان خود را از جدیدترین تغییرات آگاه می کند. اگرچه جنبش های مد در طول زمان تغییر می کنند، اما وضعیت تعیین کننده کشورهایی که از طریق فرهنگ خود بر جهان تسلط دارند به هیچ وجه تغییر نمی کند.
بنابراین، پوشیدن لباسهای قومی به شیوهی سابق، به سبک قدیمی در تپش قلب یا در بهترین حالت اصیل میشود. در دورانی که مذهب بر زندگی مردم تأثیر اساسی داشت، لباس محافظهکارانهتر، متواضعتر و سادهتر ترجیح داده میشد.
روش ساده لباس پوشیدن از جمله پرهیز از لاف زدن در مورد ویژگی های ذاتی، نشان دادن چیزهایی که وجود ندارند و جلب توجه در واقع کاملاً با آنچه مد امروز هدف قرار می گیرد مخالف است. اگر به تاریخچه لباس های غربی نگاه کنیم که روند مد فعلی را تعیین می کند، می بینیم که فرانسه با پوشاک برجسته است.